آره ما هم اون روز باروني خيلي بهمون چسبيد خيس آب بوديم باهم مي پريديم توگودالا رو زمين ميشستيم و... اما فک کنم يکشنبه بود آخه ما کامپيوتر داشتيم رفتيم با اون لباسا ي خيس نماز خونديم بعدشم بچه هاي "الف" رفتن سايت البته همه مانتو هاشونو در آورده بودن ! تازه نمي دونم چرا بعد از زير بارون رفتن کفشم کف مي کرد و من در اون حال خيسي رفتم ناهار بخورم که کل ظرف غذام برگشت رو زمين ! خلاصه ناهار نخورده او خيس خيس برگشتيم خونه!
آره دوباره بارون اومد ساعت 5:19 ديروز اونم تو هوا ي آفتابي!!!