بسمه تعالي 90/4/6
دلتنگي فراوان
با عرض سلام وخسته نباشيد خدمت دوست عزيزم ،خانم fmعزيز!
نمي دانيد که دلم چه قدر برايتان تنگ شده است!آن هم بسيار!هميشه خاطراتمان را مور مي کنم!مخصوصا خاطرات باغ پرندگان را که تنها صبيعت باجاني که به من بسيار بسيار بسيار خوش گذشت همان جا بود و بس!آن هم به خاطر دوست شريف و عزيزم ، منظورم جنابعالي هستيد !همچنين حضور پرنده ي شبيه آن آدم ايکبيري!
من هيچ وقت دعواهاي اسما را به خاطر نمي آورم و با توجه به قلم زيبا و روان و رسا و شيواي شما ان را جزء معلمان دسته سوم قرار ميدهم!
دوشيزه ي گرامي!(دوشيزه را از قصد نوشتم که ساير برادران که مي آيند ببينند و ...
![]()
![]()
)
من هر روز شما را احساس مي کنم!(ترجمه ي شعر تايتانيک)و هر روز به روز هاي گذشته و خامي هايمان مخصوصا درباره ي دير دوست شدنمان و مطالب داخل آرشيو که همواره يادآوره خريت هايمان هست حسرت ميخورم !اميدوارم از اين دسته خامي ها هيچ وقت در زندگيمان تکرار نکنيم!(نمي دانم اين جمله ي آخر جمله بندي اش درست است يا نه!)
راستي سوالي هم برايم پيش آمده ان هم اين است که سارا در کدام يک از اين دسته ها قرار دارد؟
دوستدار هميشگي ات
مهتاب
به ياد درس مسخره و بي مزه ي زبان فارسي!(درس نامه نگاري)
خيلي هم خودت رو تحويل نگير!
![]()
![]()
نمي دونستم چي بنويسم گفتم از اين چرت و پرت ها بنويسم!